رابطه ی فرهنگ و هنر
ابتدا باید گفت هنر یعنی احساس و نشان دادن آن هنر، یعنی نمایاندن زیبایی و بیان آن.
به قولی هنر وسیله ی ارتباط انسان است برای زندگی کردن.
عملی است آگاهانه، دارای ویژگی ها و علامت های ظاهری و احساساتی است که هنرمند باید کاملا بر آن مسلط بوده،
تا بتواند هنرش را به دیگران منتقل کند.
هنر با تاریخ همراه است و از بدو تولد انسان تا زمان مرگش با او همراه بوده است.
فرهنگ و هنر از شگفت انگیز ترین جلوه های تمدن انسان است
که در اثر احساسات، هوش، عواطف، و تخیل انسان به وجود آمده است.
تولستوی می گوید: « هنر اگر واقعی باشد، باید همه ی مردم از آن بهره بگیرند.»
یا به قولی هنر اگر حقیقی باشد انسان به وسیله ی آن به مراحل بالاتری دست پیدا می کند.
هنر زیر مجموعه ی فرهنگ است.
رابطه ی فرهنگ و هنر
چنانچه فرهنگ را مجموعه ای پیچیده از باورها، اخلاقیات، هنرها، عادات، دانش و هر چیزی که فرد از جامعه ی مختص به خود فرا می گیرد.
فرهنگ و هنر با اینکه جدا از یکدیگرند ولی مکمل هم دیگرند
و این دو مقوله در هر کشوری رابطه ی نزدیکی با شناخت و حفظ هویت ملی آن کشور دارد.
انسان بدون هنر و فرهنگ انسانی بی معناست.
فرهنگ مهمترین میراث بشر است که او را به دنیای بیرونش وصل می کند و مهمترین قسمت فرهنگ نیز هنر است؛
که اگر با هم پیوند بخورند ماندگار خواهند شد.
مثلا ایران دارای تاریخ چند صد ساله است؛ که دارای گویش ها، آیین ها و سنتهای خاصی است.
هرکدام از این اقوام خالق فرهنگ و هنر مربوط به خود می باشند.
مثلا هنرمندان ایرانی با ذوق و هنر خود و پیوند دادن هنر با فرهنگ بومی خودشان، به خلق آثار هنری مثل موسیقی، معماری، نقاشی هنرهای تجسمی و …. می پردازند.
با گشت و گذار در زندگی اقوام ایرانی در می یابیم که فرهنگ و هنر در ایران اسلامی، از جمله هنرهای متنوع و پربار در جهان به شمار می آید
و شاید نسبت به جوامع دیگر نیز بی نظیر باشد.